۰۱ مهر ۱۳۸۹

نامزديم و اول مهرماه

اول مهر براي من هميشه يادآور شروع مدرسه ها بود، اما از امسال به بعد يادآور روز نامزديم خواهد بود.
هيچ وقت فكر نميكردم كه ازدواج كنم، اما امروز روز نامزديمه، اميدوارم همه مفاهيمي كه ما در خوشبختي هميشه به دنبالش هستيم رو بدست بياريم.

۲۲ شهریور ۱۳۸۹

تك گوئي هاي ماندگار تاريخ سينماي ايران «بهمن مفید» در فیلم «قیصر»

من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود کریم آب‌منگل. میشناسیش

آره، از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری، به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم. آره، نه، گاز، دنده، دم هتل کوهپایۀدربند اومدیم پایین. یکی چپ، یکی راست، یکی بالا، یکی پایین، عرق و آبجو جور شد؛ رو تخت نشسته بودیم داشتیم می‌خوردیم.

اولی رو رفتیم بالا به سلامتی رفقا، لول لول شدیم. دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع، پاتیل پاتیل شدیم. سومی رو، اومدیم بریم بالا، آشیخ علی نامرد ساقی شد. گفت: برین بالا؛ مام رفتیم بالا. گفت: به سلامتی میتی، تو نمیری، به موت قسم خیلی تو لب شدم. این جیب نه، اون جیب نه، تو جیب ساعتی، ضامندار اومد بیرون. رفتم و اومدم، دیدم کسی رو زمین خوابیده‌اس.

پریدم تو اُتول. اومدم دم کوچه مهران، بغل این نُرقه‌فروشیه. اومدم پایین، یه پسره هیکل میزونه ـ اینجوریه ـ زدبه‌هم،افتادم تو جوب. گفتم: هته‌ته گفت: عفت. یکی گذاشت تو گوشم. گفتم نامردا. دومیشم زد؛ از اولیش قایمتر زد.

دست کردم جیبم که برم و بیام؛ چشامو وا کردم دیدم مریضخونه روسام.

حالا ما به همه گفتیم زدیم. شومام بگین زده. آره! خوبیت نداره؛ واردی که. . .

۱۰ شهریور ۱۳۸۹

شازده كوچولو

به ياد بچگي‌ها دارم شازده كوچولو رو با صداي شاملوي نازنين گوش مي‌دم، من عاشق اين قسمت از داستانم كه صبحت‌هاي امير كوچولو رو با مي‌خواره با صداي مرحوم حسن فتحي نازنين پخش مي‌شه:

به می‌خواره که صُم‌بُکم پشت يک مشت بطری خالی و يک مشت بطری پر نشسته بود گفت: چه کار داری می‌کنی؟

می‌خواره با لحن غم‌زده‌ای جواب داد: مِی می‌زنم.

امير کوچولو پرسيد: مِی می‌زنی که چی؟

می‌خواره جواب داد: که فراموش کنم.

امير کوچولو که حالا ديگر دلش برای او می‌سوخت پرسيد: چی را فراموش کنی؟

می‌خواره همان طور که سرش را می‌انداخت پايين گفت: سر شکستگيم را.

امير کوچولو که دلش می‌خواست دردی از او دوا کند پرسيد: سرشکستگی از چی؟

می‌خواره جواب داد: سرشکستگیِ می‌خواره بودنم رو.