ديشب فيلم "تهران انار ندارد" را در سينما سپيده ديدم، فيلمي حدوداٌ 65 دقيقهاي كه به قول خودش "کمدی درام موزیکال مستند عشقی تجربی تاریخی اجتماعی" است.
فيلم اثري از مسعود بخشي است و چند وقتي بود كه فيلمي به اين خوبي حداقل در سينماهاي ايران نديده بودم، فيلم با اين جمله شروع ميشود: "تهران روستای بزرگی در حوالی شهر ری است که باغها و درختان میوه فراوان دارد. ساکنان آن در سردابهایی زندگی میکنند که به لانهٔ مورچگان میماند. میوههایشان نیکو و فراوان است و بویژه اناری دارند که در هیچ یک از شهرها نظیرش یافت نمیشود"
فيلم يك مستند اجتماعي و سياسي و در عين حال طنز بسيار قوي و قابل توجهي دارد از عكسالعمل شاهان قاجار به دوربين عكاسي، پايان عصر قاجار، دوران رضاشاه، کنفرانس تهران، نخست وزيري مصدق و کودتا 28 مرداد 32 و آهنگهاي قديمي گرفته تا بدبختيها و گرفتاريهاي تهران امروز با همه آن داستانهاي ريز و درشتاش از جمله آلودگي هوا، حمل و نقل، بساز و بنداز و ... .
نكته جالبي كه در مورد نمايش بخشهايي از فيلمهاي قديمي وجود داشت اين بود كه هر بار كه به لحاظ سياسي مسالهاي در فيلمهاي قديمي بوجود ميآمد صحنههاي بعدي فيلم قطع ميشد، البته در فيلم عنوان شده ميشد كه قسمتهاي بعدي در آرشيو صدا و سيما موجود نبوده است يا مشكل فني داشته است كه البته مخاطبان خودشان بهتر ميدانستند كه داستان از چه قرار است!
خيلي كم اتفاق ميافتد كه ديدن يك فيلم ايراني را در سينما به فردي توصيه كنم؛ اما اين فيلم "کمدی درام موزیکال مستند عشقی تجربی تاریخی اجتماعی" واقعاً ديدني است.
فيلم اثري از مسعود بخشي است و چند وقتي بود كه فيلمي به اين خوبي حداقل در سينماهاي ايران نديده بودم، فيلم با اين جمله شروع ميشود: "تهران روستای بزرگی در حوالی شهر ری است که باغها و درختان میوه فراوان دارد. ساکنان آن در سردابهایی زندگی میکنند که به لانهٔ مورچگان میماند. میوههایشان نیکو و فراوان است و بویژه اناری دارند که در هیچ یک از شهرها نظیرش یافت نمیشود"
فيلم يك مستند اجتماعي و سياسي و در عين حال طنز بسيار قوي و قابل توجهي دارد از عكسالعمل شاهان قاجار به دوربين عكاسي، پايان عصر قاجار، دوران رضاشاه، کنفرانس تهران، نخست وزيري مصدق و کودتا 28 مرداد 32 و آهنگهاي قديمي گرفته تا بدبختيها و گرفتاريهاي تهران امروز با همه آن داستانهاي ريز و درشتاش از جمله آلودگي هوا، حمل و نقل، بساز و بنداز و ... .
نكته جالبي كه در مورد نمايش بخشهايي از فيلمهاي قديمي وجود داشت اين بود كه هر بار كه به لحاظ سياسي مسالهاي در فيلمهاي قديمي بوجود ميآمد صحنههاي بعدي فيلم قطع ميشد، البته در فيلم عنوان شده ميشد كه قسمتهاي بعدي در آرشيو صدا و سيما موجود نبوده است يا مشكل فني داشته است كه البته مخاطبان خودشان بهتر ميدانستند كه داستان از چه قرار است!
خيلي كم اتفاق ميافتد كه ديدن يك فيلم ايراني را در سينما به فردي توصيه كنم؛ اما اين فيلم "کمدی درام موزیکال مستند عشقی تجربی تاریخی اجتماعی" واقعاً ديدني است.