۲۵ خرداد ۱۳۸۷

خيلي جالبه كه ببيني كه يك دوست و فاميل كه تا ديروز هر جايي صحبت ازدواج مي‌شد سريعاً در نهي ازدواج صحبت مي‌كرد. پنج‌شنبه شب رفته خواستگاري و امروز (آره هنوز 11:55 دقيقه شنبه 25 خرداد ماه) رفته واسه آزمايش‌هاي پزشكي كه من اطلاع چنداني از چند و چون اين آزمايش‌ها ندارم.
مجتبي پسرخاله ما هم بله. توي بچه‌هاي هم سن و سال من توي فاميل 2 پسر همبازي من بودند، اولي پسردايي علي بود 8 ماهي از من بزرگ‌تر بود كه 4 يا 5 سال پيش ازدواج كرد و دومي پسرخاله مجتبي كه 15 ماهي از من كوچكتر.
مي‌گن آدم‌ها وقتي قصد هر كاري داشته باشند اون رو به بهترين وجه توجيه مي‌كنن. چند روز پيش كه داشتم بهش تبريك مي‌گفتم خيلي خوب اين موضوع را در بين صحبت‌هاش مي‌شد فهميد.
مجتبي هم رفت. اميدوارم خوشبخت بشه و توي زندگي موفق باشه.
يك آروز براش دارم، اين آرزو رو گلدا ماير نخست‌وزير اسراييل واسه اونهايي كه دوستشون داشت مي‌كرد:
"برايت زندگي راحتي آروز نمي‌كنم، آرزو مي‌كنم بر تمام مشكلات زندگي‌ات پيروز شوي."